گره را با دندان باز نكنيم. . .
گره را با دندان باز نكنيم. . .
نويسنده:مهتاب خسرو شاهي
منبع:http://www.nioc
منبع:http://www.nioc
دليل مراجعه نكردن بسياري از زوجها به مشاور، ترس از گفتهها و راهحلهايي است كه مشاور به آنها ارائه ميكند.
همه ما يكي از اصليترين دلايل مراجعه به مشاور خانواده را، وجود يا شروع اختلاف در زندگي مشترك ميدانيم و تا زماني كه كارد به استخوان نرسد بهمشاوره فكر نميكنيم. عجيبتر اينكه گاهي حتي تيغ تيز مشكلات، گوشت و پوست مان را پاره پاره ميكند اما باز هم از مشاور، روان شناس و روانپزشك كمك نميگيريم. شايد ميترسيم كه ديگران به ما انگ ديوانگي، افسردگي، شكست و... بزنند و همين ترس مسخره باعث ميشود همينطور ادامه بدهيم تا به آخر خط برسيم. هرچند در اغلب موارد دليل مراجعه زوجها به مشاور، بروز اختلاف در زندگي آنهاست اما مشورت با مشاور، روان شناس و روانپزشك نبايد فقط محدود به زمان بروز اختلاف شود.
در واقع مشاور ميتواند مانند يك دوست همواره همراه مان باشد و ما را براي زندگي بهتر و نه لزوما حل اختلاف، ياري كند. در اين مقاله با مشاوره و زمان مناسب آن، دلايل و ضرورتهاي كمك گرفتن از مشاور بيشتر آشنا ميشويم.
با شما موافقام كه هزينه مراجعه به مشاور در مقايسه با درآمد بسياري از ما بالاست اما وقتي براي ادامه مسير زندگي اين قدر از نظر روحي- رواني خسته و افسردهايم كه توان برداشتن حتي يك قدم ديگر را نداريم، چه كنيم؟ در اين شرايط كمك گرفتن از مشاور، روان شناس و روانپزشك كار عجيب و شيكي نيست كه بابت هزينه آن خودمان را سرزنش كنيم يا بهدليل هزينه بالاي آن از مراجعه به مشاور امتناع كنيم.
متأسفانه در كشور ما برخلاف بسياري از كشورهاي جهان، اين هزينهها لوكس و تجملي بهنظر ميرسد و به همين دليل بسياري از مردم ما (به ويژه زوجهاي جوان) با وجود مشكلات فراوان به مراكز مشاوره مراجعه نميكنند. اما فراموش نكنيم اگر هزينه كردن بتواند (كه حتما هم ميتواند) مشكلات زندگي مشترك مان را برطرف كند، بايد با كاستن از مخارج غيرضروري، هزينه مراجعه به مشاور را تأمين كنيم. بنابراين مراجعه به مشاور و كمك خواستن از او نه تنها كار لوكس و پرهزينهاي نيست، بلكه يكي از نيازهاي ضروري است. زوجهاي جوان بيش از هر گروه ديگري به اين مشورت نياز دارند.
مشاور ترسناك نيست
ترديدي نيست كه با مراجعه به مشاور راهكارهاي جديدي از سوي مشاور براي رفع مشكلات زندگي ما ارائه ميشود اما اين راهكارها به هيچوجه عاملي براي سلب آرامش و آسايش نيست. دليل آن هم اين است كه اولا اين راهكارها به صورت پيشنهاد مطرح ميشوند و ما ميتوانيم با مشورت بيشتر و در ميان گذاشتن نظرات مان با مشاور، بهترين راه كار را انتخاب كنيم.
در ثاني اگر قرار بود زندگي ما با رفتارها و قوانيني كه در حال حاضر به آنها پايبند هستيم به خوبي ادامه يابد، مشكلي در زندگي مان به وجود نميآمد كه براي رفع آن از مشاور كمك بخواهيم. پس بايد تغيير كنيم. مشاور براساس اطلاعات و دادههاي ما، راهكارهاي رفع مشكل را ارائه ميكند، پس ترس از شكست مجدد، نا كارآمدي راهكارهاي مشاور، سلب آسايش و آرامش بهدليل عمل به راهكارهاي مشاور، ترس و اضطرابي بيدليل است. براي آن كه پس از مراجعه به مشاور بهترين نتيجه را بگيريم، 2نكته را از ياد نبريم:
- مراجعه به مشاور باعث سلب آرامش و آسايش ما نميشود، بلكه به زندگي و رفتارهاي نادرست ما جهت ميدهد و آنها را اصلاح ميكند.
- شكست مجدد پس از مراجعه به مشاور زماني رخ ميدهد كه مشكلات را به درستي با مشاور در ميان نگذاريم. اطلاعات نادرست يا ناقص ما مشاور را سردرگم ميكند. بدون ترس و خجالت همه آنچه را كه بايد بازگو كنيم، با مشاور در ميان بگذاريم.
او را كي ببينيم
- تصميم به آغاز زندگي مشترك؛ حتي اگر هيچ مشكل خاصي احساس نميكنيم
- در سالهاي نخست ازدواج؛ 5 تا 8 سال اول زندگي، حساسترين دوره زندگي مشترك است.
- تولد نوزاد يا تصميم به انتخاب كودكي بهعنوان فرزندخوانده
- پذيرش نقش پدر يا مادرخواندگي
- نازايي زن يا مرد
- ابتلا به بيماريهاي حاد و خاص اعم از جسمي يا روحي- رواني
- شروع دوران يائسگي
- خيانت يا ترك زندگي مشترك يكي از طرفين به هر دليل
- جدايي، اعم از جدايي قانوني (طلاق) يا جدايي عاطفي (طلاق عاطفي)
- مشكلات اقتصادي؛ به ويژه اگر تأثير شديدي برروند عادي زندگي گذاشته باشد
- مشكلات مختلف اعم از اختلاف در مسائل جنسي، تفاوتهاي فرهنگي، فردي و اجتماعي و هر نوع ناهماهنگي در زندگي مشترك
انتخاب مهم است
در اينكه همه مشاوران، روانشناسان و روانپزشكان به كارشان مسلط هستند، شكي نيست اما مهم برقراري ارتباط دو طرفه بين بيمار و درمانگر است. اين انتخاب ميتواند با كمك گرفتن از افراد مورد اطمينان مثل دوستان و اقوامي كه قبلا به مشاوري مراجعه كردهاند يا با كسب اطلاعات از مراجعان مشاور صورت بگيرد.
چند بار مراجعه كافي است؟
چه ميگوييم و چه ميشنويم؟
- دليل انتخاب همسر؛ هدف از اين پرسش آگاهي از معيارهاي زن و شوهر براي انتخاب طرف مقابل است. اين آگاهي به مشاور كمك ميكند تا با روحيه ما بيشتر آشنا شود
- گفتوگو درباره مشكلي يا مشكلاتي كه زندگي زناشويي ما را دچار التهاب و تلاطم كرده است. دقت كنيم تا به درستي و به دور از هرگونه خجالت مسائل را با مشاور در ميان بگذاريم. در غير اين صورت با ندادن اطلاعات كافي يا دادن اطلاعات نادرست و ناقص، مشاور را گمراه ميكنيم.
- پرسش درباره ويژگيها، نقصها وخصوصيتهاي رفتاري خود و همسرمان
- نقاط ضعف و قوت زندگي مشترك ما
- پرسش درباره گذشته ما و همسر مان در دوران مجردي
- كسب اطلاعات درباره ساير روشهاي درماني كه پيش از اين انجام دادهايم. (اعم از درمانهاي دارويي يا روان درماني يا مشاورهاي)
و در نهايت اينكه مراجعه به مشاور، روانپزشك و روانشناس، نيمي از راه درمان و از ميان برداشتن مشكلات است. نيم ديگر، ما و رفتارهاي ماست كه ميتواند برنامهها و راه كارهاي ارائه شده توسط مشاور را به نتيجه برساند. بنابراين زن، شوهر و مشاور 3 رأس يك مثلث هستند كه بايد با همكاري هم مثلث موفقيت را بسازند.
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}